19
پارمیس در مواجهه با خانوم مسنی که یکی دو تا از دندونای جلوشو از دست داده بود، رو کرد به من و گفت مامان!
من: جانم مامان جان؟
پارمیس: دندون؟!
من: دندون چی مامان؟
پارمیس: شِه اَسه...(شکسته)
من که تا اون لحظه به دندونای اون خانوم توجه نکرده بودم، وقتی دیدم دختر کوچولوی باهوشم فرق اون خانوم رو با بقیه دوروریاش متوجه شده ، هم ذوق کردم هم خنده ام گرفت، هم نمی دونستم ماجرا رو چه جوری جم کنم که طرف بو نبره...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی