پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره

پارمیس کوچولو

15

1391/4/29 4:24
263 بازدید
اشتراک گذاری

پارمیس بعد از ظهر نخوابیده بود،  یعنی نذاشتم که بخوابه، به این امید که امشب دیگه زود و بدون اذیت کردن می خوابه. تو راه برگشت از خونه مامان اینا تو ماشین خوابش برد. فقط 10 دقیقه. فوری بیدارش کردم.

از ساعت 12:30 تا حالا داشتم سعی می کردم بخوابونمش. بازی...داستان ...(به قول خودش داشان)...لالایی...دوباره بازی...داستان...لالایی...10 باره و 100 باره بازی ...داستان...لالایی...

نیم ساعت پیش که دیدیم ساکته و چون چشماشو تو تاریکی درست نمی دیدیم حدسم این بود که خوابه، آروم بغلش کردم و گذاشتم تو تخت خودش. از ترس اینکه هنوز خوابش سنگین نشده باشه پتو روش ننداختم که بیدار نشه. تا اومدم ازش فاصله بگیرم صدای همراه با اعتراضش رو شنیدم:

مااااااااامااااااااااان! بَتوت!(پتو)

من: ای خدا...این که هنوز بیداره!!!!!!!!!

و خوب امشب که باید زودتر از همیشه می خوابید...یکی از شبایی شد که دیرتر از همیشه خوابید. 4 صبح!!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)